تابستان سال 1339 در محله علی آباد در خانواده ای پاک و مومن به دنیا آمد.وی فرزند دوم خانواده بود.تحصیلات ابتدایی را در مدرسه سعدی علی آباد و راهنمایی را در مدرسه ابوذر سعادت شهر به پایان رسانید.بعد از پیروزی انقلاب داوطلب خدمت سربازی شد ، 17 ماه از دوران خدمتش مصادف با جنگ تحمیلی بود که در جبهه به دفاع از مرزهای کشور پرداخت.پس از دوران سربازی مدت 9 ماه در بنیاد شهید انقلاب اسلامی ارسنجان مشغول خدمت رسانی به خانواده شهدا شد.در سال 1362 ازدواج کرد و بلافاصله به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و بعنوان پاسدار رسمی عازم جبهه شد و در چندین عملیات حضور فعال داشت . زمانی که با ارسال نامه ای از تولد پسرش مطلع شد ، برای مدتی به مرخصی آمد و باز به جبهه برگشت.تصویر روز وداع در ذهن خیلی ها ماندگار شده است: همسرش اسفند دود کرد و از زیر قران عبورش داد ناگهان اسفند روی زمین ریخت و همسرش گفت به دلم بد افتاد اما او خندید و گفت : اشکال ندارد و چندین بار خندید و دست تکان داد پشت سرش را نگاه کرد و رفت.سر انجام در تاریخ 25/12/1363 هدف تیر خصم واقع شد و آن زمانی بود که از تولد فرزندش جواد فقط دو ماه می گذشت.پیکر پاک و مطهرش یازده سال روی خاکهای داغ جبهه های جنوب کشور میهمان شقایقها بود تا اینکه در گلزار شهدای علی اباد آرام گرفت.

فرازی از وصیت نامه شهید:

اکنون که توفیق حاصل شد تا با رزمندگان اسلام این عاشقان راه خدا عازم جبهه های حق علیه باطل شوم و دوش به دوش آنان بعنوان یک خدمتگذار به پیش روم ، امیدوارم که خداوند این عمل را که وظیفه من بوده است بپذیرد و گناهان گذشته ام را ببخشد و به من توفیق دهد که موقع رزم و جنگیدن با کفار بعثی موفق باشم. و بتوانم وظیفه ای که به دوشم است انجام دهم.ای امت اسلامی شما بودید که ما جوانان را پرورش دادید و مانند ابراهیم (ع) جوانانتان را به قربانگاه فرستادید تا از اسلام و میهن اسلامی دفاع کنند و با هرگونه مشکل ساختید و با حضور خود در صحنه چشم منافقان و دشمنان اسلام را کور کردید . امام امت به شما فخر می کند و شما هستید که جبهه ها و پشت جبهه را نگه داشتید .

خطاب به مادرم :

اگر خداوند از راه لطف و رحمت خود به من نظر افکند و این خون ناقابل مرا که در دامن پر از مهر و محبت تو بزرگ شده شایسته راه خود دانست و شهید شدم از شما می خواهم که مرا ببخشید زیرا زحمات زیادی برایم متحمل شدید.در مرگم ناراحت نباشید و شیر پاکت را حلالم کن به همسرم توصیه می کنم راه حضرت زینب (س) را پیشه کند و در این مدتی که با هم زندگی کردیم اگر سخن یا کاری از من سر زد که باعث ناراحتی شما شد مرا ببخش و حلال کن پیامم را به فرزندم که طفل شیرخواره ای است برسانید و بگویید اگر در کودکی یتیم شدی فقط بخاطر حفاظت از انقلاب و اسلام بوده است فرزندم را طوری تربیت کنید که شایسته اوست ، ان شاالله خداوند فرزندان این مرز و بوم را در پناه خود نگه دارد .

والسلام

درویش نریمانی

20/12/1363